ژوانژوان، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

ژوان اجابت یک دعا

..،،

1392/12/15 0:55
نویسنده : مامی
145 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی جونی، امروز سه ساعتی صبح گذاشتمت پیش مامانی و با باباجون رفتم خرید، یک مانتو فقط تونستم بگیرم برای خودم، بعدازظهرم سه تایی رفتیم البته آقاجون و مامان پری هم همراهمون بودن و شمارو تو ماشین نگه داشتن تا بتونیم با بابایی بعضی جاها رو دو تایی بریم،نمیشد شمارو ببریم چون غر میزدی و گریه میکردی و همینکه مجتمع نبود و سرما میخوردی، برای پوشک و دستمال مرطوب برای شما رفتیم که دستمال هاگیز گیرمون نیومد، پوشک پریما سایز ۳ هم که برات گرفتم با قبلی فرق داره شکلش میترسم تقلبی باشه اما قیمتش مثل قبلی بود، برای اولین بار دستمال فارمسی گرفتم برات،قبلا پریما گرفتمدبرات یعنی از همون اول اما زیاد خوب نبود هم رنگ سبزشو هم سفیدشو. برای مهمونی مادربزرگت و عید هم که لباس داری،فقط باید برات پاپوش بگیرم.امروزم نهار برنج خوردی زیااااااد، و خیلی صحبت کردی و ددددد میگفتی. عاشقتم دختر مهربون خوشگلم.

 

پ.ن: دکتر صابرمقدم امشب شلوغ بود و برای هفته دیگه وقت گرفتیم.

 

پ.ن۲: باباحامد میگه دکتر توکلی بعد از عید ببریمت اما من تا بتونم راضیش میکتم یک ویزیت قبل عید بریم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)